اول دفتر
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
شعر عاشورایی
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
ویژه نامه ها
شهید سیدحسن نصرالله
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
شعر برای شهید محسن فخری زاده
رمضانیه
ویژه نامه فاجعه منا
بهار و انتظار
شعر دفاع مقدس
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
برای ایران
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
نجمه زارع
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
شعر انتظار
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعر رضوی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
قیصر امین پور
ویژه نامه شعر انقلاب اسلامی
شعر اربعین
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
شعر فاطمی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
شعر پاییز
|
ورود
|
ورود
اول دفتر
+
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
شعر عاشورایی
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
+
ویژه نامه ها
شهید سیدحسن نصرالله
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
برای ایران
شعر رضوی
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
رمضانیه
نجمه زارع
قیصر امین پور
شعر فاطمی
ویژه نامه فاجعه منا
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
ویژه نامه شعر انقلاب اسلامی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
بهار و انتظار
شعر انتظار
شعر اربعین
شعر پاییز
شعر دفاع مقدس
شاعران
جهت استفاده از این ماژول وارد "تنظیمات ماژول" شده و آن را پیکربندی نمایید.
اشعار علیرضا رجبعلیزاده
متولد:
سرِ مرا سرِ بي خوابيِ هزار شب است / علیرضا رجبعلیزاده
چو بيد کهنه ي مجنونِ سر به زير، فقط
مرا به شانه سري مانده ناگزير فقط
سر ـ اين قفس، قفس تنگ از تن آويزان ـ
سر ـ اين «پرنده ـ قفس» ـ اين سر اسير فقط
سر؛ اين سري که سرِ درد دارد و عمري ست
به دستمال نباشد شفاپذير فقط
سري «امير کبير»انه با رگي پُر خون
سري نه گرم به گرمابه اي حقير فقط
سري سر از همه سرها، سري دميده به ني
سري که ننشيند جز بر اين سرير فقط
سر بريده ي در «کوي عاشقان» گشته
سرِ رها، سرِ سرهاي اين مسير فقط
سري که زخمِ عميقِ مرا نشان داده ست
به من، در آينه ي زخميِ کوير فقط
سري که بيشه ي خاموشِ ببرهاي قفس
سري که غرّشِ غمگينِ شيرِ پير فقط
چو قرصِ ماه، چه نسبت سرِ مرا با «او»؟
مگر شبي که در آغوشِ آبگير فقط...
::
چه سرسري سرِ دوشم کشيده ام، افسوس!
تو را ـ سر! ـ اي همه ي عمرِ دور و دير فقط
سرِ مرا سرِ بي خوابيِ هزار شب است
يکي به گريه سرِ شانه ات بگير فقط
4034
0
4.92
الا ای رشتهی تسبیح البرز و دنا در دست پیرانت / علیرضا رجبعلیزاده
شتك بر سینه آفاق زد زین پیشتر خون دلیرانت
اگر ای جوهر تیغ تو سرخ از عشق می خوانند ایرانت
چو شیری یالها افشانده مابین دو شط لم دادهای آرام
به چشم هرزهكفتاران هار نرّ و ماده بد انیرانت
بزرگا بیشه جولانگاه شیران تو و آبشخور كارون
بزرگاتر حریم تشنهلب خیل شهیدان تو شیرانت
چنان چون پیكری تف دیده زیر آفتاب افتاده تا مشرق
یكی نقشیست خود گسترده بر نطع نمك فرش كویرانت
به چشمم كعبه و كانون دیگر طابران و طوس تو دارد
كه چون من بیپناهان تو خرسندند با حج فقیرانت
جبین بر خاك محراب تو ساییدند و سر بر آسمان سودند
الا ای رشتهی تسبیح البرز و دنا در دست پیرانت
***
مگر از تخت جمشیدت ستون وز بیستونت سقف افسانهست
كه سر در ابرت ای اسطورهگون میهن نخواهم دید ویرانت
1917
0
4.33